مشـــغول رانندگي تو جاده ام..
از فاصله دور پلـــيس واسم دست تکون ميده و ابراز ارادت ميکنه !
خيلي آدماي با محبتي هستــن !
چطوري از اين فاصله منو شــــناختن !؟
يکيشون جوگير ميشه تا وسط جـــاده مياد!
... با حرارت خاصي واسم دست تکــون ميده !!
چراغ ميزنم وبا حرکت دست به ابرازعلاقه شون جـــواب ميدم !
دفترچه و خودکار تو دستشه ؛
ميخواد ازم امـــضا بگيره ،اما الان وقت ندارم باشه واسه بعـــد ! اشک تو چشام حلقه ميزنه از اين همه احساسات پاک و بي آلايش !!!
عشق را در زندگی فریاد می زنیم
اما افسوس...
که در هیاهوی بی رنگ عاطفه ها
گاهی قلب را در گرو اندکی محبت می گذاریم
و اینگونه قلب را
بدون دریافت چیزی از دست می دهیم
و ما هم می شویم یک
بی عاطفه...